یک دختر نوجوان ترسو، پس از یک ملاقات قلبی با رهبر کلیسایش، احساس می کند که مجبور است خواسته های ممنوعه خود را کشف کند. او که از نگاه سخت او ناامید شده است، به خودارضایی می پردازد و ناخودآگاه تحت نظر او قرار می گیرد. معصومیت او در یک برخورد گرم و فضولانه با کنجکاوی روبرو می شود.