دارینا الکسا، نوجوان بلوند بی تنه، با لباس مشکی وسوسه انگیز می شود، اما نمایش واقعی زمانی شروع می شود که بیدمشک جوان و تنگ او آشکار می شود. زبان و انگشتان ماهر شریک زندگی او ناله می کند و تقدیر او را پوشانده است و ثابت می کند که او یک عاشق واقعی بیدمشک است.