در یک نوبت شگفت انگیز از حوادث، من و دوست دخترم اوبری با نامادری فرمانده من، پریشتین اج، در یک برخورد وابسته به عشق شهوانی افراط کردیم، بدون اینکه کاملا درک کنیم که چگونه به وجود آمد
نقش بازی ناخواسته با دوست دخترم اوبری و نامادری ام به یک جلسه وحشیانه سلطه تبدیل شد. دوست دخترم، یک زیبایی سبزه، و نامادریم، یک MILF بی تنه، مسئولیت را بر عهده گرفتند و من را در دستان خود ناتوان کردند.