در یک روز بارانی، من و خواهر ناتنی ام در خانه تنها شدیم. او یک زن شرور با الاغ بزرگ و سینه های بزرگ است. پس از کمی اذیت کردن، او به من اجازه داد تا در حالی که پدر و مادرمان استراحت می کردند، او را روی مبل لعنت کنم. این برخورد با پاشیدن و پایان دادن به او به پایان رسید.