سامانتا فلایر، یک نظافتچی در حال تقلا، به عمارت یک تاجر ثروتمند برخورد می کند. او نمی تواند در برابر جذابیت پیشنهاد سخاوتمندانه او مقاومت کند، اما به زودی در دنیایی از انحطاط و میل گیر می کند و وظایف تمیز کردن خود را با یک شب شور و شوق بی حد و حصر معامله می کند.