یک نوجوان در حال دزدی دستگیر می شود و در پیچ و تاب طنز، نامادری او با او روبرو می شود. پس از یک سخنرانی سخت، او پایین می آید و کثیف می شود و به او درسی می آموزد که فراموش نخواهد کرد. سواری وحشیانه ای از لعنتی هاردکور به وجود می آید و هر دو را نفس می کشد.